حالا میدانم وقتی برادرم را ملاقات کنم (میخواهم دیک او را بمکم) چه کار خواهم کرد.
راندژیت| 51 چند روز قبل
آره، من او را لعنت می کنم.
شاندر| 28 چند روز قبل
می توانم بگویم که آن پسر بسیار خوش شانس است که چنین زیبایی های بامزه ای می خواستند او را راضی کنند و هر کدام خروس هیجان زده خود را با زبان داغ خود نوازش کردند. این سه دوست دختر همدیگر را فراموش نمی کنند - بوسه های پرشور آنها را دیوانه می کند، و همانطور که آنها شفت قدرتمند را از سه طرف می مکند، چشمان آنها به دوربین بسیار سست است و می توانید ببینید که آنها واقعاً از این روند لذت می برند. آه، چقدر دوست دارم به شکاف های تنگشان لعنت بزنم و فواره ام را روی هر سه آنها بریزم!
یورا| 15 چند روز قبل
♪ حالا وقت آن است که او را به سختی لعنت کنیم تا بتواند همه چیز را به جریان بیندازد ♪
حالا میدانم وقتی برادرم را ملاقات کنم (میخواهم دیک او را بمکم) چه کار خواهم کرد.
آره، من او را لعنت می کنم.
می توانم بگویم که آن پسر بسیار خوش شانس است که چنین زیبایی های بامزه ای می خواستند او را راضی کنند و هر کدام خروس هیجان زده خود را با زبان داغ خود نوازش کردند. این سه دوست دختر همدیگر را فراموش نمی کنند - بوسه های پرشور آنها را دیوانه می کند، و همانطور که آنها شفت قدرتمند را از سه طرف می مکند، چشمان آنها به دوربین بسیار سست است و می توانید ببینید که آنها واقعاً از این روند لذت می برند. آه، چقدر دوست دارم به شکاف های تنگشان لعنت بزنم و فواره ام را روی هر سه آنها بریزم!
♪ حالا وقت آن است که او را به سختی لعنت کنیم تا بتواند همه چیز را به جریان بیندازد ♪